خلاصه کتاب ۱۰۰ قانون مدیریت اثر ریچارد تمپلر

محتوایی که در حال مطالعه آن هستید از کتاب ۱۰۱ مدیریت اثر دکتر مسعود بصیرنژاد برداشت شده است.

قانون اول: احساس و عاطفه افراد را درگیر کنید. کاری کنید که به آنچه انجام می‌دهند اهمیت دهند، دلیل انجام کارشان را درک کنند و آن‌ها را متقاعد کنید که آنچه انجام می‌دهند مؤثر است و تفاوت ایجاد می‌کند.

قانون دوم: تیم را بشناسید و بدانید چگونه عمل می‌کند. ۹ نقش در یک تیم عبارتند از: برنامه‌ریز، جستجوگر منابع، هماهنگ‌کننده، شکل‌دهنده، ارزیابی‌کننده، کارمند تیم، اجرا‌کننده، تمام‌کننده و متخصص. شما باید تیم خود را بشناسید.

قانون سوم: اهداف واقعی ایجاد کنید، اهداف واقعی یعنی اینکه هدف شما قابل دسترس باشد.

قانون چهارم: ملاقات‌های کارآمد و مؤثری داشته باشید. هر جلسه ۴ هدف را دنبال می‌کند: ایجاد و ترکیب‌بندی گروه، بهره‌مندی از اطلاعات موجود، ارائه افکار و ایده‌های نو، جمع‌آوری اطلاعات و اتخاذ تصمیم‌های لازم. شما باید بتوانید جلسه را کنترل کنید؛ همه جلسات را به موقع آغاز کنید و هرگز منتظر کسی نمانید.

قانون پنجم: کاری کنید جلسات شاد برگزار شوند. جلسه مفرح یعنی سخت‌گیری نکردن، کاری کنید همه افراد خودشان باشند، انعطاف‌پذیر باشید تا افراد بتوانند پیشنهادهای خود را ارائه دهند.

قانون ششم: تیمتان را بهتر از خودتان تربیت کنید. وقتی تیم خوبی را به وجود آورید، برای آن‌ها عادت می‌شود که شما را به‌عنوان یک مدیر حفظ کنند.

قانون هفتم: محدودیت‌های خود را مشخص کنید.محدودیت‌های رفتاری خود را مشخص کنید، مسأله‌ خوب در مورد آستانه‌ تحمل این است که شما یک حد نهایی دارید، مقیاسی که همه چیز را با توجه به آن مورد قضاوت قرار می‌دهید.

قانون هشتم: برای هرس کردن هر فردی که در تیمتان ناهماهنگ است آماده باشید.

قانون نهم: کارها را واگذار کنید، سپس فقط بر آن‌ها نظارت داشته باشید. یک مدیر خوب تیم را انتخاب می‌کند و به آن‌ها اعتماد می‌کند، پروژه‌ها و موقعیت‌ها را کنترل می‌کند اما افراد را هرگز.

قانون دهم: به آن‌ها فرصت اشتباه کردن بدهید. برای پیشرفت به آن‌ها فرصت خطا کردن بدهید و ه آن‌ها اطمینان دهید پشت آن‌ها هستید.

قانون یازدهم: محدودیت‌های آن‌ها را بپذیرید. اگر همه تیم یکسان بودند، قادر نبودند به‌عنوان یک گروه با هم کار کنند.

قانون دوازدهم: افراد را تشویق کنید. رضایت خود را قبل از اتمام کار به آن‌ها بگویید تا افراد دلسرد نشوند.

قانون سیزدهم: باید در پیدا کردن افراد خوب و کارآمد بسیار مجرب باشید و پس از آن برای انجام کار رهایشان کنید.

قانون چهاردهم: اگر هنگامی که اوضاع نابسامان می‌شود تقصیرها را گردن بگیرید تیم حاضر می‌شود جانش را برایتان فدا کند.

قانون پانزدهم: وقتی اعضاء تیم شایستگی لازم را دارند، به آن‌ها بها دهید.

قانون شانزدهم: بهترین منابع را برای تیم خود فراهم کنید تا بتوانند بهترین کاری را که به نفع شماست، ارائه دهند.

قانون هفدهم: برای دستاوردهای بزرگ و کوچک جشن بگیرید تا کارمندان با انگیزه کار کنند.

قانون هجدهم: هر چه مدیر لایق و بهتری باشید به حفظ اطلاعات بیشتری نیاز دارید پس مراقب آنچه انجام می‌دهید و آنچه می‌گویید، باشید.

قانون نوزدهم: نباید به نظر بیاید که شما از کسی طرفداری می‌کنید؛ نسبت به اختلاف‌ها منطقی باشید

قانون بیستم: جوّ خوبی ایجاد کنید، با تیمتان مهربان باشید و نسبت به زندگی آن‌ها حساس باشید.

قانون بیست و یکم: وفاداری و روحیه تیمی را القا کنید، یک خانواده باشید.

قانون بیست و دوم: تیم خود را بسازید، هدفتان را معلوم کنید و برای تیم خود دنبال بهترین‌ها باشید و برایشان مبارزه کنید.

قانون بیست و سوم: به کارمندان خود اعتماد داشته باشید و این اعتماد را با رها کردن آن‌ها برای انجام کار ابراز کنید.

قانون بیست و چهارم: به تفاوت‌های فردی احترام بگذارید این تفاوت‌ها باعث می‌شود تیم مؤثر و کارآمد باشد.

قانون بیست و پنجم: به ایده‌های دیگران گوش کنید.

قانون بیست و ششم: روش کسب‌وکار خود را با هر یک از اعضاء تیم وفق دهید. به افرادتان فکر کنید که به چه چیزی نیاز دارند و چه چیز موجب برانگیختن انگیزه در آن‌ها می‌شود و سبک مدیریت خود را بر این اساس تغییر دهید.

قانون بیست و هفتم: بگذارید آن‌ها فکر کنند، چون باعث می‌شود احساس خاص بودن و مهم بودن به آن‌ها دست دهد.

قانون بیست و هشتم: تفاوت میان اهمیت مسائل را بدانید و بیاموزید چه موقع باید حرف آخر را بزنید و کجا نیازی نیست.

قانون بیست و نهم: نقش دیگران را درک کنید. نیازی نیست نقش اعضاء تیم خود را بازی کنید و کاری که آن‌ها انجام می‌دهند را انجام دهید. مهم این است که بدانید تمام کارهای مختلف به چه صورتی انجام می‌شوند و در چه رابطه‌ای هستند.

قانون سیام: اطمینان حاصل کنید افراد کاملاًًً آنچه را از آن‌ها انتظار دارید متوجه شده باشند. ضروری است اعضاء تیم ارز‌ش‌ها و استانداردهای تیم و سازمان را بدانند.

قانون سی و یکم: از نیروی مثبت انگیزه دادن استفاده کنید تا تکرار این کارها را ضمانت کرده باشید.

قانون سی و دوم: سعی نکنید سیستم‌های احمقانه و بیهوده را تأیید کنید. اگر نمی‌توانید آن‌ها را تغییر دهید، با آن‌ها کنار بیایید و سعی نکنید کارمندان را به غلط به پذیرش این سیستم وادار کنید.

قانون سی و سوم: برای بله گفتن آماده باشید. سعی کنید همیشه به روز و پذیرای ایده‌های جدید باشید.

قانون سی و چهارم: افراد را طوری آموزش دهید که به جای بیان مشکلات، به شما راه‌حل ارائه نمایند.

* مدیریت خود:

قانون سی و پنجم: با جدیت به  کار بپردازید و آن را به اتمام برسانید. خوب نیست برای دیگران مدیر خوبی باشیم ولی خود در انجام کارمان لغزش داشته باشیم.

قانون سی و ششم: خودتان باید به‌عنوان یک نمونه کامل رفتاری و استاندارد باشید.

قانون سی و هفتم: از کارتان لذت ببرید. می‌توانید سخت‌کوش باشید، اما لذت هم ببرید.

قانون سی و هشتم: نگذارید کار بر شما تأثیر منفی بگذارد؛ نه به این معنی که به کار اهمیت ندهید، بلکه وقتی کارتان تمام می‌شود همه چیز را فراموش کنید و به منزل بروید.

قانون سی و نهم: بدانید قرار است چه کاری انجام دهید؛ اولویت، مقصد نهایی و هدف خود را بشناسید.

قانون چهلم: بدانید واقعاًً چه می‌کنید؛ باید بدانید در حال انجام چه کاری هستید.

قانون چهل و یکم: خلاق باشید نه فعال؛ یک مدیر هوشمند در هفته نیم ساعت از وقت خود را به برنامه‌های آتی شرکت اختصاص می‌دهد.

قانون چهل و دوم: پایدار و باثبات باشید. با همه کارمندان یکسان رفتار کنید.

قانون چهل و سوم: برای خود اهداف  واقع‌گرایانه مشخص کنید؛ اهدافی که رسیدن به آن‌ها نه خیلی سخت نه خیلی آسان باشد.

قانون چهل و چهارم: طرح یک بازی را در نظر داشته باشید، اما راز آن را پیش خود نگه دارید. برنامه‌ریزی شما باید با اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدتتان هماهنگ باشد.

قانون چهل و پنجم: خود را از وجود قوانین غیرضروری، قدیمی و روش‌های کهنه خلاص کنید.

قانون چهل و ششم: از خطاهای خود عبرت بگیرید. اگر خطا کرده باشید، مدیریتی بهتر با دیدگاهی وسیع‌تر خواهید شد.

قانون چهل و هفتم: برای فراموش کردن آنچه قبلاًً آموخته‌اید، آماده باشید. به روش‌های قدیمی وابسته نباشید. مدیری باشید که توانایی سریع سازگار شدن با تغییرات را داشته باشد.

قانون چهل و هشتم: زائده‌ها را قطع کنید، اولویت ببخشید؛ تنها یک دلیل برای کار کردن وجود دارد، آن یک چیز سود و  به‌دست آوردن پول است.

قانون چهل و نهم: با افراد آگاه و دارای اطلاعات بالا صمیمی شوید؛ کسانی که وجودشان در صحنه کار لازم است.

قانون پنجاهم: بدانید چه موقع درب دفتر کارتان را ببندید؛ اوقاتی پیش می‌آید که نیاز است به لحاظ فیزیکی و روانی بین خود و دیگران مانعی ایجاد کنید. بستن درب سمبل مدیر بودن شماست، بدین معنی که بدون مزاحمت به کارها رسیدگی کنید.

قانون پنجاه و یکم: وقت خود را به‌طور مناسب پر کنید. از اتلاف وقت بپرهیزید و به کارتان برسید.

قانون پنجاه و دوم: برای انجام هر کاری برنامه داشته باشید. آمادگی برنامه‌ریزی برای اوضاع نابسامان را داشته باشید.

قانون پنجاه و سوم: مراقب شانس‌ها باشید و این فرصت‌ها را شکار کنید، ولی شغل و حرفه خود را بر مبنای شانس بنا نکنید.

قانون پنجاه و چهارم: اضطراب و فشار روحی را مدیریت کنید. شما نیاز به هیجان، رقابت و شادمانی دارید، نه به استرس. 

قانون پنجاه و پنجم: مراقب سلامتی خود باشید.

قانون پنجاه و ششم: آمادگی روبه‌رویی با فراز و نشیب‌ها را داشته باشید، هم لذت هم ناراحتی. احساساتی عمل نکنید.

قانون پنجاه و هفتم: با آینده روبه‌رو شوید. تنها با پذیرفتن تغییرات می‌توانید دوام بیاورید.

قانون پنجاه و هشتم: سربلند باشید، اظهار قطعی و تکرار این که در مواجهه با مشکلات، فقط خودتان آن را برطرف کنید.

قانون پنجاه و نهم: مسائل را کامل و صریح درک کنید؛ هم جزئیات و هم موارد کلی تحت‌نظرتان باشد.

قانون شصتم: بدانید چه موقع باید دست از کار بکشید و چه وقت ادامه کار بی‌فایده است.

قانون شصت و یکم: در تصمیمات قاطع باشید. باید با تصمیم‌گیری درست و گاهی هم اشتباه بر روی پای خود بایستید.

قانون شصت و دوم: هنر خرده‌پردازی را یاد بگیرید. یعنی حفظ قوانین به‌صورت حداقل و اجازه دادن به افراد که به کارشان برسند. مدیریت حداقل یعنی کمتر کار کردن و بیشتر به دست آوردن.

قانون شصت و سوم: بهترین مدیر باشید؛ دوست دارید شما را چگونه به  یاد  بیاورند؟ همانگونه عمل کنید.

قانون شصت و چهارم: قوانینی تنظیم کنید، حد و مرزی تعیین کنید و فراتر از آن عمل نکنید و به آن پایبند باشید.

قانون شصت و پنجم: به ندا و الهام درونی خود گوش دهید.

قانون شصت و ششم: خلاق باشید.

قانون شصت و هفتم: راکد نباشید. یک مدیر واقعاً خوب، رهبر نیز هست. انگیزه می‌دهد، تشویق می‌کند، محرک است.

قانون شصت وهشتم: انعطاف‌پذیر باشید؛ آماده باشید تا فرصت‌های غیرعادی را شکار کنید.

قانون شصت و نهم: همواره هدف خود را به یاد داشته باشید و بر آن متمرکز باشید.

قانون هفتادم: ما کار خود را انتخاب کرده‌ایم، اگر از انجام آن لذت نمی‌بریم پس باید آن را ترک کنیم.

قانون هفتاد و یکم: به خانه بروید؛ در کنار خانواده زندگی آرام و شادی داشته باشید تا محیط کار آرامی داشته باشید.

قانون هفتاد و دوم: از رقابت نترسید؛ پذیرای آن باشید تا سبب رشد و بهبود کار شما شود، فرصت یادگیری به شما می‌دهد.

قانون هفتاد و سوم: وقتی پر شور و حال باشید، شجاع خواهید بود، تلاش همه جانبه یعنی همیشه علاقه‌مند بودن.

قانون هفتاد و چهارم: برای بدترین‌ها برنامه‌ریزی کنید، اما به امید بهترین‌ها باشید.

قانون هفتاد و پنجم: همیشه طرفدار و پشتیبان شرکت باشید.

قانون هفتاد و ششم: درباره رئیستان بدگویی نکنید.

قانون هفتاد و هفتم: درباره تیم خودتان بدگویی نکنید. سرزنش کردن تیم کمکی نمی‌کند، از خطاها عبرت بگیرید.

قانون هفتاد و هشتم: بدانید هر چیزی که رئیستان به شما می‌گوید انجام دهید همیشه هم درست نیست.

قانون هفتاد و نهم: بدانید که گاهی رئیسان هم مانند شما ترس و تردید دارند. وظیفه شما است که آن‌ها را آرام کنید.

قانون هشتادم: از یکنواخت فکر کردن بپرهیزید.

قانون هشتاد و یکم: اگر یک مدیر متوسط هستید، باید طوری رفتار کنید که گویی از قبل مدیر ارشد بوده‌اید.

قانون هشتاد و دوم: کاری کنید همه بدانند دیدگاه‌های افراد زیردست و بالادست را درک می‌کنید این بهترین روش برای برداشتن فشار است.

قانون هشتاد و سوم: آماده باشید از حق خود دفاع کنید.

قانون هشتاد و چهارم: سیاست بازی نکنید. مراقب جریانات پنهانی، شایعه پراکنی‌ها و زد و بندها باشید.

قانون هشتاد و پنجم: درباره مدیران دیگر نیز بد و بیراه نگویید. فردی راستگو و باارزش باشید.

قانون هشتاد و ششم: دانسته‌هایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. چون هر چه بیشتر تلاش کنید بیشتر نصیبتان می‌شود.

قانون هشتاد و هفتم: افراد را با تهدید و ارعاب وادار به انجام کار نکنید. به جای تهدید از پاداش و تشویق استفاده کنید.

قانون هشتاد و هشتم: فراتر از کشمکش‌ها و منازعات اداری عمل کنید.

قانون هشتاد و نهم: تیم خود را حمایت کنید، برایش مبارزه کنید و تا پای جان از تیمتان دفاع کنید.

قانون نودم: هدفتان جلب احترام باشد تا جلب دوستی، همیشه فاصله‌ی خود را حفظ کنید تا اعتبارتان حفظ شود.

قانون نود و یکم: بهتر است کاری که در آن تخصص دارید را انجام دهید و بقیه را به دیگران واگذار کنید.

قانون نود و دوم: به دنبال بازخورد عملکرد خود باشید.

قانون نود و سوم: روابط و دوستی‌های خوب را حفظ کنید. همیشه با مهربانی رفتار کنید تا همین رفتار را دریافت کنید.

قانون نود و چهارم: احترام دو طرفه بین خود و مشتریان ایجاد کنید.

قانون نود و پنجم: برای مشتریان خود حداکثر تلاش را خرج دهید. بدون مشتری دلیلی برای تولید وجود ندارد.

قانون نود و ششم: از مسئولیت‌های خود آگاه باشید و به اصول اخلاقیتان پایبند باشید.

قانون نود و هفتم: همیشه رو راست باشید و حقیقت را بگویید.

قانون نود و هشتم: کار را سرهم‌بندی نکنید. قطعاًً گیر خواهید افتاد.

قانون نود و نهم: فرمانده باشید و نتیجه بگیرید. تیم‌ها با یک مدیر خوب، قوی و فرمانده بهتر عمل می‌کنند.

قانون صدم: برای شرکت یک سیاستمدار و دیپلمات باشید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *