خلاصه کتاب ۳۶۵ راه برای مدیریت بر خود اثر دیوید‌لارنس پرستن

خلاصه کتاب 365 راه برای مدیریت بر خود اثر دیوید‌لارنس پرستن

محتوایی که در حال مطالعه آن هستید از کتاب ۱۰۱ مدیریت اثر دکتر مسعود بصیرنژاد برداشت شده است.

خود مدیریتی یعنی مدیر زندگی خود باشید که شامل مراقبت از سلامتی خود، تمایل و اراده در جهت تشخیص نقاط ضعف و قوت خود است. در زیر ۸ مرحله جهت رسیدن به موفقیت معرفی می‌شود و در مورد هر یک توضیحاتی داده خواهد شد:

۱- داشتن اهداف روشن:

اهداف شما همان نیت‌ها و خواسته‌هایتان هستند که معین، شفاف و مکتوب شده‌اند.

اهداف در سه سطح مطرح می‌شوند: بلندمدت: جهت‌گیری شما را در تمام زندگیتان مشخص می‌کنند. میان‌مدت: فعالیت‌هایی که به شما کمک می‌کنند به اهداف بلندمدتتان دست یابید. کوتاه‌مدت: برای زندگی روزمره‌تان چارچوب تعیین می‌کنند و شما را در رسیدن به اهداف بلندمدت یاری می‌کنند.

برای اینکه در رسیدن به اهدافتان موفق‌تر عمل کنید چند نکته را باید رعایت کنید: اهدافتان را به زمان حال بیان کنید گویی که همین الآن در حال اتفاق افتادن هستند. تاریخی که می‌خواهید در آن به اهدافتان برسید مشخص کنید. اهدافتان را دائم مرور کنید. اهداف کوتاه‌مدتتان را دشوار ولی واقع‌بینانه انتخاب کنید، اهداف میان‌مدت و کوتاه‌مدت به‌عنوان محرکی برای رسیدن به اهداف اصلی عمل می‌کنند. اطمینان حاصل کنید که تمام اهداف شما منطقی و متعادل هستند.

۲- از قدرت تفکرتان استفاده کنید:

در ذهن شما نیروی جاذبه‌ای وجود دارد که هرچه بر آن تمرکز کنید، به خود جذب می‌کند. یکی از عمده‌ترین دلایل شکست، عدم پرورش این قدرت ذهنی است. قانون علت و معلول می‌گوید هرکاری که انجام می‌شود علتی دارد و این کار بر محیط اطراف نیز تأثیر می‌گذارد. یعنی افکار سازنده به کارهای سازنده و افکار احمقانه به کارهای احمقانه منجر می‌شود.

– تقویت نگرش ذهنی مثبت:

هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع رسیدن یک فرد با نگرش ذهنی مثبت به هدفش شود. هیچ‌چیز در دنیا نمی‌تواند به کسی که باور ذهنی نادرست دارد کمک کند. انتظاراتی که شما از خود دارید بر آینده‌ شما تأثیر چشم‌گیری دارد، سطح انتظارات پایین نتایج ضعیف و انتظارات و هدف‌گیری‌های سطح بالا به نتایج عظیم منجر می‌شود. برای حفظ انگیزه‌هایتان از فرمول زیر استفاده نمایید:

نیت: اهدافتان را به‌طور واضح و شفاف در ذهنتان حک کنید و هر روز این اهداف را به خودتان گوشزد نمایید.

اندیشه: تا می‌توانید تفکر مثبت داشته باشید.

تصویرسازی: هر روز خودتان را در حالی‌که با تمام ویژگی‌ها و جزئیات به اهدافتان رسیده‌اید تصور کنید. هر روز برای نزدیک شدن به اهدافتان یک فعالیت مثبت انجام دهید.

۳- ایجاد ویژگیهای شخصیتی مطلوب در خودتان:

یکی از موانع اصلی برای رسیدن به اهدافتان ویژگی‌های شخصیتی شماست. شما باید در خود خصوصیاتی از قبیل صبر و تحمل، اراده، تمرکز و… را پرورش دهید. در زمان تولد یک سوم  ویژگی‌های اخلاقی ما از طریق وراثت به ما به ارث می‌رسد اما دو سوم دیگر در اثر شرایط و ویژگی‌های محیطی، یادگیری و… به وجود می‌آیند. شما می‌توانید این ویژگی‌ها را اصلاح کنید یا حتی تغییر دهید. برای کسب ویژگی‌های مثبت می‌توانید از فرمول SWOT استفاده نمایید که شامل نقاط قوت، نقاط ضعف،          فرصت‌ها و تهدیدها می‌شود. دانستن نقاط قوت و ضعفتان باعث می‌شود واقع‌بینانه تصمیم بگیرید و اهداف مناسب انتخاب کنید، همچنین باید برای تقویت نقاط قوت و از بین بردن نقاط ضعفتان برنامه‌ریزی کنید.

موقعیت‌ها و فرصت‌هایی که در اختیار دارید شناسایی کنید، تا ویژگی‌هایی را که به آن نیاز دارید پرورش داده و تقویت نمایید. همچنین باید محیط بیرون را بررسی کنید و تهدیدها را نیز شناسایی کنید تا به این وسیله بفهمید کدامیک از اهدافتان بیشتر در معرض خطر قرار دارد.

۴- شرایط فعلیتان را ارزیابی کنید:

باید مشخص نمایید که در حال حاضر نسبت به اهدافتان چه موقعیتی دارید، تا به حال چه اقداماتی انجام داده‌اید و تا چه میزان نتیجه گرفته‌اید. همچنین باید عواملی مانند منابع فیزیکی، مالی، اقتصادی و رقبا را که بر اهدافتان تأثیر می‌گذارد را نیز در نظر بگیرید. باید موانعی که بر سر راهتان هستند را نیز بشناسید، سعی کنید جنبه‌های ناخوشایند قضیه را پنهان نکنید و موانع پیش‌رویتان را به دقت بشناسید. در هر تجارتی، اصلی‌ترین مانع، رقبا هستند؛ اما همین رقبا می‌توانند گران‌بهاترین منبع اطلاعاتی شما برای یادگیری و کسب تجربه باشند. در زمینه‌ای که مشغول به کار هستید باید همیشه اطلاعاتتان را به‌روز نگه دارید، این را در نظر داشته باشید که اطلاعاتی که دارید ممکن است ظرف چند سال یا چند ماه یا چند روز کهنه و قدیمی ‌شود.

۵- امکانات و انتخابهایتان را در نظر بگیرید:

بعضی اوقات فکر می‌کنیم هیچ انتخاب دیگری نداریم چرا که از گزینه‌های موجود بی‌خبریم، گاهی اوقات بهترین راه‌حل واضح‌ترین راه‌حل است. هرکدام از اهدافتان را در نظر بگیرید و از خودتان بپرسید برای رسیدن به این اهداف چه گزینه‌هایی در اختیار دارید. در این مرحله نباید هیچ گزینه‌ای را هر چقدر هم که بعید به نظر می‌رسد حذف کنید. انتخاب‌هایی را که غیر واقعی به نظر می‌رسد را حذف کنید و آن‌هایی را که ضریب موفقیت بالاتری دارد را انتخاب کنید. در جلوی هر انتخاب میزان تعهدتان نسبت به هر گزینه را با نوشتن عددی بین یک تا ۱۰ مشخص کنید که در آن ۱۰ بیشترین تعهد و  صفر کمترین سطح تعهد را نشان می‌دهد. از میان فهرست اولیه‌تان ۳ یا ۴ مورد را انتخاب کنید و بقیه را حذف نمایید.

۶- آغاز کارهایی که برای رسیدن به موفقیت باید انجام دهید:

در روش مدیریت بر خود سه نوع فعالیت داریم:

۱- کارهایی که شما را به اهدافتان نزدیکتر می‌کند؛ این نوع کارها را باید پیدا کنید، تشخیص دهید و انتخاب  نمایید.

۲- آن‌هایی که خنثی هستند و هیچ تأثیری ندارند؛ بعضی از این کارها باعث سرگرمی شما هستند، آن‌ها را انتخاب کنید و بقیه را کلاً فراموش کرده و از آن‌ها بپرهیزید.

۳- آن‌هایی که برای شما مفید نیستند و حتی ممکن است شما را گمراه کنند تا جایی که می‌توانید از آن‌ها  بپرهیزید.

البته گزینه چهارمی هم وجود دارد، اینکه کاری نکنید و دست روی دست بگذارید.

– قانون بخشش:

برای رسیدن به موفقیت باید گذشت کنید. درواقع بدون کمک به دیگران رسیدن به شادکامی غیر ممکن است. وقتی تصمیم گرفتید که به کجا می‌خواهید بروید قدم بعدی این است که ببینید چگونه می‌خواهید خودتان را به آن‌جا برسانید. این را بدانید که بدون برنامه‌ریزی شکست حتمی و غیر قابل انکار به سراغ شما می‌آید. برای اهدافتان چارچوب‌های زمانی واضح تعیین کنید. موردی ندارد اگر زمانی دیدید طرحتان به بن‌بست می‌خورد آن را تغییر دهید. بعد از اینکه برای رسیدن به هدفتان  برنامه‌ریزی کردید اولین قدم را بردارید و بعد از آن باید کار و تلاش سخت را آغاز کنید، باید از ناحیه آرامشتان بیرون بیایید، به تدریج خواهید دید که در وضعیت‌هایی که سابقاً برای شما وحشتناک و اضطراب‌آور بوده است احساس آرامش می‌کنید. برای رسیدن به موفقیت در زمینه کاریتان کافی است فقط در تعداد خاصی کار مهارت داشته باشید. هیچگاه کاری را که امروز می‌توانید انجام دهید به فردا موکول نکنید، زیرا با اینکار ذهنتان با افکار نگران‌کننده مسدود می‌شود.

در راه شروع هر کاری سه نوع ترس متداول وجود دارد: ترس از شکست که متداول‌ترین نوع ترس‌هاست. این را بدانید بعضی اوقات شکست به‌طور معجزه‌آسایی مسیر موفقیت را برای شما طی می‌کند.

نوع دیگر ترس از موفقیت است، ترس از اینکه مسئولیت زیاد شود یا نتوانید بر فشار و اضطراب ناشی از آن غلبه کنید.

سومین نوع ترس، ترس از تمسخر و استهزا است. افراد موفق هرگز تحت‌تأثیر تمسخر دیگران قرار نمی‌گیرند. ترس از تمسخر می‌تواند مانع ریسک‌پذیری افراد شود.

برای رسیدن به موفقیت و شادکامی باید آنچه را با تمام وجود می‌خواهید پیدا کنید، سپس تمام انرژی خود را وقف رسیدن به هدف کنید.

۷- پیشرفتتان را کنترل کنید:

نحوه پیشرفت شما نسبت به اهدافتان باید مرتب کنترل شود. اهداف کوتاه‌مدت روزانه، میان‌مدت، هفتگی و بلندمدت ماهیانه یا هر ۲ تا ۳ ماه یکبار. اگر حرکت رو به جلو ندارید بررسی کنید که کجای کار را اشتباه می‌روید.

چند راه برای غلبه برمشکلات: مشکلات را یادداشت کنید، وقت و انرژی خود را صرف پیدا کردن راه‌حل نمایید، منفی‌بافی را کنار بگذارید، از مشکلات غول نسازید ولی آن‌ها را دست کم هم نگیرید. در آخر اگر دیدید فعالیتی که انجام می‌دهید مؤثر است به آن بچسبید و بیشتر و بیشتر آن را انجام دهید.

۸- به قدرت مقاومت مجهز شوید:

کمتر کسی می‌تواند بدون داشتن صبر و مقاومت در هر حوزه‌ای موفق شود. اگر با بروز اولین علایم ناامیدی تسلیم شوید تمامی زحمت‌هایتان از بین می‌رود. برای اهداف بزرگ و بلندمدت باید تلاش و دقت بیشتری صرف کرد. ایجاد تغییر در زندگی به خصوص در ویژگی‌های اخلاقی شما نیازمند زمان است، وقتی خسته می‌شوید یا کارها دشوار می‌شوند با خودتان فکر کنید ایجاد این تغییرات چقدر زندگی شما را متحول خواهد کرد.

هنر برقراری ارتباط:

مهارت برقراری ارتباط با دیگران پیش‌نیاز دست‌یابی به موفقیت محسوب می‌شود. بعضی از افراد به‌صورت ذاتی از این موهبت برخوردارند اما افرادی نیز برای دست‌یابی به این ویژگی باید تلاش نمایند. اگر می‌خواهید در روابطتان موفق باشید باید به جای اینکه به دنبال سود و نفع شخصی باشید،  برای طرف مقابل هرچه در توان دارید انجام دهید. خوب گوش دادن و مهارت‌های ارتباطی دو اصل زیربنایی در برقراری ارتباط هستند. این دو در تمام انواع روابط و دوستی‌ها نقش اساسی ایفا می‌کنند. یکی دیگر از عوامل کلیدی برقراری ارتباط مناسب این است که دیگران را همانطور که هستند، بپذیریم. بسیاری از مردم بیشتر وقتشان را بیهوده صرف تغییر دیگران می‌کنند، شما نمی‌توانید دیگران را مجبور به انجام کاری کنید، در عوض باید نگرش خودتان را تغییر دهید. این را بدانید که روابط شما با دیگران همچون آینه‌ای انعکاس‌دهنده‌ افکار درونیتان است.

– مهارتهای ارتباطی:

مهارت‌های ارتباطی باعث افزایش اعتمادبه‌نفس شما می‌شود و مسیر حرکت شما به سوی موفقیت را هموار می‌کند. با این وجود برقراری ارتباط با دیگران کار چندان راحتی نیست. پایه و اساس یک ارتباط خوب این است که در ابتدا شنونده‌ خوبی باشیم و بعد برای باز کردن سر صحبت با دیگران همیشه موضوع جالبی داشته باشیم و در آخر اینکه همیشه منظورتان را درست بیان کنید. اگر می‌خواهید منظورتان دقیق دریافت شود همیشه ساده، صریح و شفاف صحبت کنید. قبل از اینکه شنوندگان خسته شوند صحبت‌هایتان را تمام کنید، تا مردم شما را به‌عنوان یک موجود خسته‌کننده نشناسند.

شجاعت و جسارت:

جسارت با خودباوری و اعتمادبه‌نفس رابطه‌ای تنگاتنگ دارد. کسانیکه عزت نفس پایینی دارند معمولاًً نمی‌توانند نظراتشان را با شجاعت بیان کنند. جسارت یعنی افکار و خواسته‌هایتان را با خونسردی و رعایت ادب بیان کنید، یاد بگیرید کی باید کوتاه بیایید و چه زمانی باید محکم و قاطع باشید و اینکه هرگز عمداًًً احساسات دیگران را جریحه‌دار نکنید. برای دست‌یابی به جسارت باید صادق باشید، شنونده خوبی باشید، دنبال راه‌حل‌های مشترک بگردید و سعی کنید تا جایی که می‌توانید به توافق برسید.

شادکامی مهمترین قسمت ماجرا:

اگر زندگی شادی نداشته باشید عملاًً تمامی مراحل گفته شده بی‌معنی است زیرا ما تمامی این کارها را برای دست‌یابی به حس رضایت درونی و شادکامی انجام می‌دهیم. برای رسیدن به شادکامی باید خودباوری داشته باشید، یعنی به خودتان ایمان داشته باشید، اگر فکر می‌کنید فقط با رسیدن به اهدافتان به شادکامی‌خواهید رسید در اشتباه هستید، شادکامی ورای تفریح و سرگرمی و یک حس درونی است. یکی از قدم‌های بزرگ در راه رسیدن به شادکامی این است که در زمان حال زندگی کنید و از زندگیتان همانطور که هست لذت ببرید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *